کد آهنگ

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

لب فروبسته ام از ناله و فریاد ولی

دل ماتمزده در سینه من نوحه گر است


گریه و خنده آهسته و پیوسته من

همچو شمع سحر آمیخته با یکدیگر است


داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست

ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است



  • ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۰۶
  • سعید کریمی


فکرکردن هایم به تو را شکر می گویم؛

تا شاید روزی در آغوشت بگیرم!


کنج سفره ی قلمکار کوچکمان نوشته است:

شکر نعمت؛ نعمتت 'افزون' کند!!!



  • ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۰۴:۱۷
  • سعید کریمی


- تا حالا شده کسی به دلت بشینه؟

+ بله. اما به دل کسی ننشستم!


- واقعا؟! یعنی چی؟

+ همین دیگه. یعنی یکی دیگه به دلش نشسته!


- ؟!؟!

+ شاید هیچوقت اونی که به دلش نشسته رو ندیده و حتی نبینه. اما توی پرستشگاه خیالی قلبش بتی ساخته و تخت  روی تخت دلش نشونده!

میزان مقبولیت و محبوبیت من به اندازه ی شباهتم با اون ساخته ی ذهنی خواهد بود!

اون وقته که حتی اگر بهترین باشم اما شبیه اون بت نباشم دیگه جایی برای نشستن ندارم!


- چه نگاه متفاوتی! خب. آخرش چی میشه؟

+ یا مشرک میشه به عشق من و از پایتخت دلش اخراج میشم و اون تا ابد همون بت خیالی رو می پرسته...

و یا دست به تبر میشه و بت رو از پایه میشکنه و دنبالم می گرده تا پیدام کنه و برگردونه به شهر!


- عح! خب بعدش؟

+ ببخشید من دیگه دیرم شده باید برم ...



  • ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۲۴
  • سعید کریمی


با پوتین چرم یا کفش های وصله دار!

با شلوار کتانی نخودی یا سفید نخی

با پیراهن بلند راه راه یا آبی آسمانی ساده ی دکمه دار!

با موهای مشکی مجعد یا زلف های خرمایی شلال!

با یک شاخه نرگس یا یک سبد رز سرخ هلندی!

پای پیاده یا با اسب سفید رویاها

نمی دانم اما؛

مطمئنم که می آیی...



پ ن: به پیشگاه حضرت موعود

  • ۰۸ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۰
  • سعید کریمی


مثل همین باران؛

وقتی همه خوابند

همین قدر با سخاوت ببار

همین طور بی مقدمه بیا




  • ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۲:۵۵
  • سعید کریمی


پس

چرا باید هربار در خواب؛

من روی نیمکت نشسته باشم

و تو یواشکی از پشت سرم ببایی

و با انگشت های باریکت چشم ها-م را ببندی

و بعد

من با دلهره دست بکشم روی دست ها-ت

و قبل از آن که بخواهم بگویم شناختمت؛

آن قدر گریه کنم

که دوباره دست های لرزان پدرم گونه های خیسم را پاک کند و بگوید:

بیدار شو پسرم !

برمی گردد...




  • ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۰۳:۲۱
  • سعید کریمی